معماری معماری به انگلیسی (Architecture) ، شیوه و سبک نقشهکشی ، طراحی و ساخت ساختمانها و دیگر سازههای فیزیکی است. آثار این رشته ، سمبل فرهنگ یک ملت به شمار میروند و در ردیف آثار هنری قرار میگیرند. در اغلب موارد، تمدنهای تاریخی را با آثار معماری بهجامانده از آنها میشناسیم. معماری معماری چیست؟ (تعریف معماری) واژهای کلی است که ساختمانها و دیگر سازههای فیزیکی را توصیف میکند. هنر و دانش طراحی ساختمانها و برخی از سازههای ساخته نشده است. سبک طراحی و روش ساخت ساختمانها و دیگر سازههای فیزیکی است. درک هنر، علم، فناوری و انسانیت است. حرفه یک معمار است؛ یعنی جایی که این رشته، یک سری خدمات حرفهای در راستای ساخت ساختمانها و محیط زیست ارائه میدهد. این رشته به فعالیت طراحی یک معمار گفته میشود که هم طراحی در یک سطح بزرگ مانند طراحی شهری و چشماندازها و هم طراحی در سطوح کوچکتر مانند طراحی جزئیات و مبلمان را شامل میشود. این رشته مجبور است اشکال، فضا و محیط را بهگونهای طراحی کند که کاربرد، تکنیک، محیط زیست و زیبایی را بازتاب کنند؛ و در همین حین، نیازمند ابتکار و ترکیب مواد با تکنولوژی و نور با سایه است. اغلب در برخورد با الزامات، باید مصمم باشد. البته معماری، جنبههای واقعی ساختمانها و سازهها را نیز در برمیگیرد؛ یعنی مواردی چون برنامهریزی، تخمین هزینه و مدیریت پروسه ساختوساز را نیز بر عهده دارد. ا سناد تهیهشده توسط معمارها، یعنی نقشهها، پلانها و مشخصات فنی، معمولاً ساختار یا رفتار ساختمان یا هر نوع سیستمی که ساخته شده را تعریف میکنند. همچنین، کلمه معماری به معنای توصیف دیگر سیستمهای طراحی، بخصوص در حیطه فناوری اطلاعات میباشد. کانسپت های مدرن معماری معمار معروف آسمانخراشهای قرن نوزدهم، لوئیس سالیوان، یک قاعده مهم را وارد دنیای این رشته کرد: شکل پیرو کارایی است. این اصل که ملاحظات ساختاری و زیباییشناسی باید کاملاً مطیع کارایی باشند؛ با شهرت و شکبرانگیزی مواجه شد و بر اصل کارایی ویترویوس اثر گذاشت. اصل کارایی به همه جنبه های کاربرد، ادراک و تفریح یک ساختمان راه می یابد؛ ساختمانی که نباید فقط کارا باشد؛ بلکه باید زیبا، روانشناسانه و فرهنگی باشد. Nunzia Rondanini، دراینباره اظهار داشت: بعد زیبایی این رشته در پس جنبههای کارایی قرار میگیرد و این همان اتفاقی است که برای دیگر علوم انسانی افتاده است. معماری میتواند محرک و عامل بهبود زندگی اجتماعی باشد. در بین فلسفههایی که بر روی معماری مدرن اثر گذاشتهاند؛ میتوان به خردگرایی، تجربهگرایی، ساختارگرایی، پست ساختارگرایی و پدیدهشناسی اشاره کرد. در اواخر قرن بیستم، یک کانسپت جدید اضافه شد که هم ساختار و هم کارایی را در برمیگرفت؛ و از اینجا به بعد، معماری پایدار آغاز شد. برای داشتن ویژگیهای مدرن، یک ساختمان باید بهگونهای ساخته شود که از نظر مصالح کاربردی تأثیر بر روی طبیعت و محیط پیرامون، با محیط زیست سازگار باشد و برای تأمین انرژی سرمایش، گرمایش، آب، فاضلاب و برق از منابع پایدار استفاده کند. معماری امروزی از دهه ۱۹۸۰، سیستم ساختاری، خدمات، انرژی و تکنولوژیهای ساختوساز پیچیدهتر شدند. این رشته به گرایش های مختلف تقسیم شد که برای هر نوع پروژهای، تخصصی را در بر دارد و بین معمار طراح و معمار پروژه، تمایز قائل می شود. معماری مدرنیسم و پستمدرنیسم مورد انتقاد بعضی از معمارهای حرفهای قرار گرفتند؛ آنها معتقدند که یک معماری موفق، امری شخصی، فلسفی یا از نظر زیبایی مطابق با سلیقه فردی نیست؛ این رشته باید نیازهای روزمره مردم را در نظر بگیرد. معماری پایداری زیستمحیطی، به یک خط فکری تبدیل شد و تأثیری ژرف بر روی حرفه معماری گذاشت. بیشتر توسعهدهندگان، یعنی حامیان مالی پروژهها نیز به این سو کشیده شدند. دنیای این رشته به استفاده از انرژی خورشیدی، بامهای سبز، مصالح زیست فروپاش و الگوی مصرف انرژی ساختمان توجه نشان داد. پای این پیشرفت بزرگ به دانشکدههای معماری نیز باز شد تا بیش از پیش روی محیط زیست تمرکز کنند. سرعت رشد تعداد ساختمانهای سبز متکی بر طرحهای پایدار بینظیر بود. انجمن ساختمانهای سبز آمریکا (LEED)، با توجه به استانداردهای مختلف، این طرح ها را رتبه بندی می کند. بهطور همزمان، جنبشهای اخیر New Urbanism و New Classical Architecture، منجر به رواج شیوه ساختوساز پایدار شد. این شیوه موجب ارتقا و بهبود رشد هوشمندانه، سنت معماری و طراحی کلاسیک شده است که با مدرنیسم و معماری یکنواخت کلی مخالفت میکند و حامی گسترش مناطق مسکونی دورافتاده و حاشیه شهر میباشد.
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت